بلوچستان

اقوام شناسی و تاریخ بلوچستان

بلوچستان

اقوام شناسی و تاریخ بلوچستان

بلوچ (بلوچ، بلوچ، Beluch، Biluc

بلوچ
(بلوچ، بلوچ،
Beluch، Biluch)
ساختار قبیله ای
این گروه قومی بلوچ است که از حدود 15-25 واحد مستقل، بیشتر شبیه از قبایل به کنفدراسیون تشکیل شده است. بلوچ قبیله ای
سلسله مراتب تا حدی آزادانه تعریف شده است، که بیشتر در مورد اتحاد و محل از هویت قبیله ای است. تا حد زیادی مستقل از یکدیگر، هر یک
قبیله یک ساختار سلسله مراتبی داخلی روشن، یک ویژگی است که تفاوت بلوچ از پشتون همسایه مساوات طلبانه تر به رسمیت می شناسد
  
قبیله. این ساختار سلسله مراتبی تا حد زیادی اثرات وحدت بلوچ قبیله ای و تعامل با گروه های دیگر. بلوچ که به طور سنتی تر بوده است
پاسخ به هر دو داخلی و خارجی قدرت و تمایل بیشتری به ترکیب غیر خودی از قبایل پشتون.
بلوچ ها بطور گسترده به گروه بندی های زبانی شرقی و غربی با گروه های قومی Brahui سقوط بین تقسیم شده است. بلوچ غربی
قبایل، به عنوان Mekrani بلوچ پس از منطقه Mekran مراجعه کرده است، کوچکتر از دو و شامل آن دسته از قبایل واقع در Mekran بخش، Kharan
منطقه کلات بخش، چاگی منطقه کویته بخش در بلوچستان، و ساکن در جنوب شرقی ایران و در جنوب غربی افغانستان. بیشترین
از قبایل از گروه بندی شرقی، به عنوان سلیمانی بلوچ پس از محدوده سلیمان، در درجه اول در Sibi بخش، بلوچستان قرار دارد اشاره شده است.
دیگران در نصیرآباد بخش، بلوچستان زندگی می کنند، و تعداد زیادی در خارج از بلوچستان در پنجاب و سند استان زندگی می کنند. چند نیز در زندگی
استان شمال غرب است.غرب و یا دشت بلوچ در طول تاریخ شده است به عنوان صلح آمیز تر از بلوچ شرقی و یا تپه دیده می شود.
انگلیسی که با بلوچ ها از اواسط 1800s به تا اواسط 1900s برخورد هر دو غربی و شرقی بلوچ به عنوان ساده تر از به مدیریت دیدم
قبایل پشتون به شمال و شمال شرق. کلیشه های مستقل، پشتون مساوات طلب با یک حس قوی از مقابل هویت پشتون با
کسانی که از کمتر مستقل، بلوچ سلسله مراتبی تر که مخلوط آزادانه تر با دیگر قبایل.کلیشه هنوز هم وجود دارد، حتی در میان بلوچ و
پشتون ها خود را. قبایل پشتون معمولا ادعا می کنند تبار از یک جد مشترک و تشخیص یک پیوند خانوادگی مانند در بخش، قبیله خود، و
قبیله. آنها همچنین مجموعه ای بسیار سخت از ویژگی های که یک پشتون، از جمله زبان پشتو و پس از پشتون تشخیص
کد یا Pashtunwali. بلوچ ها از سوی دیگر قبیله خود تعریف با توجه به معیارهای سیاسی و جغرافیایی بیشتر: وفاداری به مقام و
محل رایج است. هر کس انتخاب برای تحت اختیار رئیس قبیله ای زندگی می کنند می تواند در نظر گرفته شود بخشی از این قبیله. یک خارجی که مایل به پیوستن به یک
قبیله بلوچ و یا بخش اول را به منطقه قبیله بلوچ در حرکت می کند، در سهام ثروت قبیله خوب و بد است، در نهایت قادر به بدست آوردن زمین های قبیله ای، و است
به طور کامل به ازدواج با یک زن از قبیله بستری.
گرایش قبایل بلوچ را در گروه های خارج و یا عضو، و نیز برای گروه و یا اعضای ترک یک قبیله برای یکی دیگر، باعث می شود
ایجاد یک پایه و اساس یک سلسله مراتب قبیله ای دشوار است. اغلب همان تقسیم زیر عنصر بین دو یا چند قبیله مواجه است. به پیچیده بیشتر
مسائل، عناصر گاهی اوقات نام آنها را تغییر دهید و یا بر روی نام میزبان خود، حتی در مورد جایی که آنها هستند از لحاظ قومی بلوچ نیست. در بسیاری از
بخش هایی از بلوچستان، آن را به محبوب در نظر گرفته شود بلوچ است، بنابراین غیر بلوچ گاهی اوقات در نام قبیله ای بلوچ را، و پس از چند سال، ممکن است
به این ترتیب در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال، Gichkis، Khetrans، و Nausherwanis در نظر گرفته منشاء غیر بلوچ است (Khetrans حتی نمی

بلوچی صحبت می کنند)، و در عین حال منابع متعدد آنها را لیست به عنوان بلوچ در سلسله مراتب قبیله ای است.


 یک گروه به نام زیر تومان در برخی موارد بین تومان و پاراگراف رخ می دهد و یک قبیله بزرگ و یا زیر قبیله است، داشتن بخش های مهم خود را
شبیه به قبیله. نمونه هایی از این قبیله Haddiani از قبیله عرض، Durkani و Lashari طایفه از قبیله Gurchani، قبیله Ghulmani
از قبیله Buzdar، قبیله Shambani از قبیله بوگتی، و قبیله Mazarani از قبیله ماری.
بنا به افسانه، زمانی که بلوچ برای اولین بار در بلوچستان وارد شدند، آنها تحت یک رئیس، یک جلال خان متحد شدند، اما به زودی یا تقسیم
در امتداد خط آبا و اجدادی یا بر اساس که رئیس آنها تصمیم به دنبال آنها به عنوان پخش شمال و شرق در سراسر بلوچستان. برخی منابع نشان می دهد
بلوچ ها در اصل از سه یا پنج گروه اصلی قبیله ای ساخته شده است، هر چند این با توجه به منبع متفاوت است. برخی لیست Narui، پوست، و Magzi،
برخی از پوست، Magzi، و Lashari، و برخی از پوست، داغ، Lashari، Kaheri، و Jatoi.25 علاوه بر این، چندین دیگر معرفی کارش وجود دارد
بلوچ قبایل. این بخش به نظر می رسد امروز در خدمت هدف کم است. اگر چه یک قبیله بلوچ ممکن است به پوست و یا Lashari ریشه های خود را بشنوید، آنها
مستقل از این قبایل.
23.
بوگتی (با نام مستعار Bughti): قوم بلوچ شرقی واقع شده است تقریبا به طور انحصاری در دره بوگتی منطقه Sibi بخش، بلوچستان. چند نیز در زندگی
Sibi منطقه Sibi بخش و Barkhan ناحیه ژوب بخش.Bugtis، همراه با Marris، Dombkis، و Jakranis، به عنوان شناخته شده
"قبایل تپه" و به لحاظ تاریخی مستقل تر و جنگ طلب از بقیه بلوچ بوده است. در گذشته آنها به کشورهای همسایه خود حمله کردند، از جمله
کسانی که در سند و پنجاب استان، و قبایل بلوچ سخت ترین برای بریتانیا بود. امروز قبایل ماری و بوگتی منجر بلوچ
جنبش ملی، همراه با Mengal Brahuis. از سال 1951، حدود 31000 Bugtis وجود دارد.
Buledi (با نام مستعار Boledi، Bolidi، Buledhi، Bulethi، Burdi): نوشته اصلی نزدیکی سواحل ایران و پاکستان واقع شده است، Buledi شمال و شرق به نقل مکان کرد
کلات بخش، بلوچستان و سند شمالی، در نزدیکی رود سند، پس از Mekran توسط قبیله Gichki تحت فشار قرار دادند شده است. برخی به احتمال زیاد باقی مانده است
در سیستان و بلوچستان، ایران و Mekran بخش، بلوچستان. لیست اکثر منابع Buledi به عنوان متعلق به بلوچ در شرق، اما برخی از
لیست آنها را به عنوان غربی است. یکی از منابع آنها را به عنوان یک قبیله پوست لیست. از سال 1951، حدود 12500 Buledis وجود دارد.
Buzdar (با نام مستعار Bozdar): واقع در دره غازی خان منطقه، پنجاب.Buzdars از تبار پوست هستند، اما تبدیل به یک قوم مستقل است.
Chandia (با نام مستعار Chandya): واقع در درجه اول بین رود سند در سند و مرز بلوچستان که در آن بنا به گزارش جذب
با ساکنان محلی است. آنها همچنین در دره اسماعیل خان منطقه از استان شمال غرب مرز و Muzaffargarh منطقه، پنجاب سکونت دارند.
آنها ممکن است در ابتدا یک قبیله عرض بلوچ بوده است.
Dombki (با نام مستعار Domki در، Dumki): قوم بلوچ شرقی قرار دارد در درجه اول در مجاورت Lahri در بولان منطقه نصیرآباد بخش،
بلوچستان، بلکه در سند یافت.Dombkis قبایل تپه هستند، و مانند ماری و بوگتی، حمله در برابر همسایگان خود تا اواخر انجام شده
1800s به.Dombki، ماری، بوگتی، و Jakrani قبایل اغلب با feuded و حمله کردند یکی دیگر، اما گاهی اوقات در برابر دیگر قبایل و یا انگلیسی ها متحد.
Dombkis مشهور داستان از بلوچ و ضبط سلسله شناسی بلوچ می باشد. از سال 1951، حدود 14000 Dombkis وجود دارد.
Drishak: واقع در درجه اول در مجاورت Asni در دره غازی خان منطقه، پنجاب. دشت قبایل بین مرز شرقی
بلوچستان و رودخانه ایندوس در پنجاب و سند، از جمله Drishaks، Gurchanis، Lunds، و Mazaris، بسیاری از حملات انجام رنج می برد
توسط قبایل تپه، Bugtis، Dombkis، Jakranis، و Marris. دشت قبایل به طور کلی با انگلیسی که پنجاب و سند کنترل همکاری
از اواسط 1800s به تا اواسط 1900s.
Gichki (با نام مستعار Ghichki): A قبیله بلوچ غربی در درجه اول در پنجگور منطقه Mekran بخش، بلوچستان واقع شده است.Gichkis نیست
قومی بلوچ، منشاء به احتمال زیاد در سند و هند به عنوان سیک ها یا راجپوت، اما در حال حاضر صحبت می کنند بلوچ و تبدیل شده اند جذب شده به بلوچ.
Gichki احتمال نیز جذب تعدادی از قبایل کوچکتر بلوچ در منطقه Mekran.Gichki بنا به گزارش Mekran در اواخر 17 وارد
قرن و، هر چند قبیله های کوچک، توسط بین ازدواج و با استفاده از دیگر شبه نظامیان قبیله، زودی یک قبیله قدرتمند در منطقه شد. در اواخر 1700s،
Brahui خان کلات کنترل منطقه Mekran به دست گرفت، اما اجازه روسای Gichki برای مدیریت آن را به عنوان یک دولت در خانات. در اواخر 1800s،
Nausherwanis، که غرب بلوچستان از ایران وارد شده بود و حل و فصل در Kharan منطقه کلات بخش، گسترش به Mekran، کاهش
قدرت Gichki تا زمانی که بریتانیا پیشرفت آنها بررسی می شود. از سال 1951، حدود 3500 Gichkis وجود دارد.
Gurchani (با نام مستعار Garshani، Gorchani، Gurcshani): واقع در مجاورت Lalgarh، در نزدیکی Harrand در دره غازی خان منطقه، پنجاب. آنها
بنا به گزارش ها در اصل از Dodai، یک قبیله یک بار مهم است که دیگر وجود دارد نازل. قبیله Gurchani است در طول زمان از عناصر جذب شده
Buledi، Lashari و پوست بلوچ. دشت قبایل بین مرز شرقی بلوچستان و رودخانه ایندوس در پنجاب و سند، از جمله
Drishaks، Gurchanis، Lunds، و Mazaris، بسیاری از حملات انجام شده توسط قبایل تپه، Bugtis، Dombkis، Jakranis، و Marris رنج می برد.
دشت قبایل به طور کلی با انگلیسی که پنجاب و سند از اواسط 1800s به تا اواسط 1900s کنترل همکاری داشته است.


موضوع داغ (معروف به کلبه): واقع در درجه اول در Mekran بخش مرکزی، بلوچستان، بلکه در بر داشت در مجاورت بمپور در استان سیستان و بلوچستان،
ایران. آنها یک قبیله قابل توجهی در هر دو زمینه می باشد. توجه به افسانه ای، آنها یکی از پنج قبیله اصلی بلوچ، از نسل جلال خان ها
دیگران Jatoi، Kaheri، Lashari، و قبایل پوست، هر چند دیگران می گویند که ساکنان غیر بومی منطقه Mekran هستند و قومی نیست
بلوچ.
جمالی: قوم بلوچ شرقی در درجه اول واقع در شمال سند، بلکه در نصیرآباد بخش، بلوچستان، در مرز بین در بر داشت
بلوچستان و سند. همانطور که از اواخر 1800s، آنها گزارش شده است به عنوان یک کوچک، قبیله فقیر از کشاورزان و دامداران، تعداد حدودا 2500. از سال 1951،
حدود 15،000 Jamalis وجود دارد.
Jatoi (با نام مستعار Jatui): A قبیله بلوچ گسترده ای در زمینه های زیر: نصیرآباد بخش، بلوچستان. دره غازی خان، لاهور و
ولسوالی Muzaffargarh، پنجاب. دره اسماعیل خان، استان مرزی شمال غرب، و سند شمالی. به گفته یک منبع، آنها دیگر می باشد
یک قبیله منسجم اما در میان دیگر قبایل بلوچ گسترش یافته است. توجه به افسانه ای، آنها یکی از پنج قبیله اصلی بلوچ ها، از تبار جلال
خان، دیگران داغ، Kaheri، Lashari و پوست قبایل.
Kaheri (با نام مستعار Kahiri): قوم بلوچ شرقی کوچک واقع در نصیرآباد بخش، بلوچستان. توجه به افسانه ای، آنها یکی از پنج است
قبایل اصلی بلوچ، از جلال خان، دیگران داغ، Jatoi، Lashari و پوست قبیله فرود آمد.
Kasrani (با نام مستعار Kaisrani، Qaisarani، Qaisrani): واقع در محدوده سلیمان در امتداد مرز شمال غربی دره غازی خان منطقه، پنجاب.
شمالی ترین قبایل خود را ساکن در مرز دره غازی خان منطقه، پنجاب و دره اسماعیل خان منطقه، شمال غرب مرز
استان. آنها هستند به اصل از قبیله پوست فرود آمد.
Khetran: قبیله Khetran است بلوچ نیست و بنابراین در درخت بلوچ نشده است، اما آنها از نزدیک با بلوچ ها و حکم های مرتبط
برخی از اشاره. مانند Gichki، آنها تصور می هندی تبار است، اما بر خلاف Gichki که در زبان بلوچی، Khetran گرفته اند
گویش هند شبیه به سندی و Jatki صحبت می کنند. برخی از کلاس منابع Khetran در میان قبایل تپه بلوچ، چرا که آنها قبلا به اشتراک گذاشته همان
تمایل برای یورش به عنوان Bugtis، Dombkis، Jakranis، و Marris.Khetrans متحد با Bugtis در برابر Marris زمانی که درگیری به وجود آمد،
هر چند درگیری و اتحاد در بین قبایل تپه عمر کوتاهی داشتند. از سال 1951، حدود 19500 Khetrans وجود دارد.
Khosa (با نام مستعار Kosah): قوم بلوچ در شرق واقع در نصیرآباد بخش، بلوچستان، دره غازی خان منطقه، پنجاب، و در مجاورت
از یعقوب آباد در شمال سند. برخی از منابع آنها را لیست به عنوان یک قبیله پوست، هر چند یک منبع ادعا می کند که از تبار داغ است. همانطور که از 1951 وجود دارد،
حدود 11،300 Khosas.
Lashari (با نام مستعار Chahi، Lashar، Lishari): قوم بلوچ شرقی در درجه اول واقع در بلوچستان، بلکه به تعداد کم در مجاورت یافت
از بمپور در استان سیستان و بلوچستان، ایران. توجه به افسانه ای، آنها یکی از پنج قبیله اصلی بلوچ ها، از تبار جلال خان، دیگران
که قبایل داغ، Jatoi، Kaheri، و پوست.پوست و Lasharis، در اصل دشمنان، متحد و فتح جمعیت های بومی از مدرن
بخش کلات، نصیرآباد، و Sibi در قرن 16. از سال 1951، حدود 11000 Lasharis وجود دارد.
عرض (با نام مستعار Lagaori، Lagari، Laghari): واقع در درجه اول در دره غازی خان منطقه، پنجاب، بلکه در بر داشت در Barkhan ناحیه ژوب
بخش، بلوچستان و احتمالا در سند شمالی. به گفته یکی از منابع، عرض یک قبیله پوست بلوچ.


لوند (با نام مستعار Lundi): در درجه اول در دره غازی خان منطقه، پنجاب واقع شده است.لوند یک قبیله بزرگ را به دو زیر قبایل، یکی واقع تقسیم شده است
در سوری و از سوی دیگر در Tibbi.Lunds سوری متعدد بیش از Tibbi Lunds می باشد. دشت قبایل بین مرز شرقی بلوچستان
و رود سند در پنجاب و سند، از جمله Drishaks، Gurchanis، Lunds، و Mazaris، بسیاری از حملات انجام شده توسط تپه رنج می برد
قبایل، Bugtis، Dombkis، Jakranis، و Marris. دشت قبایل به طور کلی با انگلیسی که پنجاب و سند از کنترل همکاری
اواسط 1800s به تا اواسط 1900s.
Magzi (با نام مستعار Magasi، Magassi، Maghzi، مگسی): قوم بلوچ شرقی در درجه اول در Jhal مگسی منطقه نصیرآباد بخش، بلوچستان واقع شده است.
Magzi تاریخی کشاورزان بودند اما گاهی اوقات حملات بر علیه کشورهای همسایه متعهد است. آنها، همراه با پوست، پذیرفته اقتدار
خان کلات در اواخر 1700s.Magzis و پوست، که هم مرز با یکدیگر گاهی اوقات، در گذشته feuded.Magzis، هر چند در کمتر
تعداد، پوست در سال 1830 شکست داد. از سال 1951، حدود 17300 Magzis وجود دارد.
ماری (با نام مستعار ماری): قوم بلوچ شرقی واقع شده است تقریبا به طور انحصاری در Kohlu منطقه Sibi بخش، بلوچستان. برخی نیز در زندگی
شمال کلات و نصیرآباد بخش در منطقه گذرگاه بولان.Marris، همراه با Bugtis، Dombkis، و Jakranis به عنوان "تپه معروف
قبایل "و به لحاظ تاریخی مستقل تر و جنگ طلب از بقیه بلوچ بوده است. در گذشته آنها به کشورهای همسایه خود حمله کردند، از جمله کسانی که در
سند و پنجاب استان، و شد اقوام بلوچ سخت ترین با توجه به بریتانیا. امروز قبایل ماری و بوگتی منجر بلوچ
جنبش ملی، همراه با Mengal Brahuis. از سال 1951، حدود 38700 Marris وجود دارد.
مزاری: قوم بلوچ شرقی در درجه اول در مجاورت رجحان در جنوب دره غازی خان منطقه، پنجاب، و بین قرار دارد
رود سند و مرز Sibi بخش، بلوچستان در شمال سند. دشت قبایل بین مرز شرقی بلوچستان و سند
رودخانه در پنجاب و سند، از جمله Drishaks، Gurchanis، Lunds، و Mazaris، بیشتر دچار حملات انجام شده توسط قبایل تپه، Bugtis،
Dombkis، Jakranis، و Marris. دشت قبایل به طور کلی با انگلیسی که پنجاب و سند از اواسط 1800s به به کنترل اواسط همکاری
1900s. قبل از حکومت بریتانیا، Mazaris به عنوان "دزدان دریایی از سند" به دلیل حمله آنها انجام و هزینه های آنها از معامله گران اخاذی شناخته شد
در رودخانه. اخیرا، پس از تجاوز به یک دکتر زن در تاسیسات گاز سوئی در سال 2005، بوگتی، ماری، مزاری، و Mengal Brahuis پیوست
نیروها و امکانات حمله و در نتیجه کمبود گاز در سراسر پاکستان.
Nausherwani (با نام مستعار Naosherwani، Nawshirvani): قبیله Nausherwani است بلوچ نیست و بنابراین در درخت بلوچ نشده است، اما آنها
از نزدیک با بلوچ همراه و حکم برخی از اشاره. ریشه های آنها مبهم هستند، اما آنها در حال حاضر به طور کامل با بلوچ با هم ادغام شدند. آنها
در درجه اول زندگی Kharan منطقه کلات بخش، بلوچستان و سیستان و بلوچستان، ایران.Nausherwanis، که اسمی تحت سقوط کرد
اقتدار خان کلات، قبیله قدرتمند ترین در منطقه Kharan از 1900s اولیه بودند. در همان زمان انگلیسی ها تلاش های خود را چک
به گسترش جنوب به منطقه Mekran.
رخشانی (با نام مستعار بخشانی، Rakshani، Rekhshani): A قبیله بلوچ غربی واقع در Kharan منطقه کلات بخش و چاگی منطقه
کویته بخش، بلوچستان و در امتداد رودخانه هلمند در جنوب افغانستان. هم وجود دارد Rakhshanis در شرق بلوچستان، سند، و
ایران. برخی لیست رخشانی به عنوان یک قبیله پوست بلوچ و دیگر به عنوان یک Brahui tribe.27 Rakhshanis از Kharan به خان کلات وفادار بودند و
به سمت بریتانیا از 1900s اولیه به خوبی دور انداخته شوند. از سال 1951، حدود 35000 Rakhshanis وجود دارد.
پوست: پوست یک قبیله غرب بلوچ است. دفتر آنها هم بنا به گزارش ها در Shoran در Jhal مگسی منطقه نصیرآباد بخش، اما آنها
همچنین در کویته و Mekran بخش در بلوچستان، دره غازی خان، Muzaffargarh، و ولسوالی های مولتان در پنجاب و دره اسماعیل خان قرار گرفته است


منطقه در استان مرزی شمال غرب. بسیاری از قبایل دیگر بلوچ ادعا می شود پوست و یا فرود از پوست. بسیاری از کسانی که ذکر شده به عنوان پوست می باشد
در حال حاضر به طور کامل مستقل و طولانی مدت از سال به دور از هسته پوست نقل مکان کرد. این می تواند برای منابع گزارش چنین جغرافیایی گسترده ای را تشکیل می دهند
توزیع قبیله. توجه به افسانه ای، قبیله پوست یکی از پنج قبیله اصلی بلوچ است، از نسل جلال خان، دیگران
داغ، قبایل Jatoi، Kaheri، و Lashari.پوست و Lasharis، در اصل دشمنان، متحد و فتح جمعیت های بومی کلات مدرن،
بخش نصیرآباد، و Sibi در قرن 16. آنها، همراه با Magzis، اقتدار خان کلات در اواخر 1700s پذیرفته شده است.
Magzis و پوست، که هم مرز با یکدیگر، گاهی اوقات در گذشته feuded.Magzis، هر چند از نظر تعداد کمتر، پوست در سال 1830 شکست داد. از
سال 1951، حدود 26400 پوست وجود دارد.
Umrani: A قبیله بلوچ شرقی کوچک در درجه اول در نصیرآباد بخش، بلوچستان واقع شده است. برخی نیز ممکن است بین رود سند و زندگی
مرز شرقی بلوچستان در سند. از سال 1951، حدود 2400 Umranis وجود دارد.
بلوچ ها در افغانستان در بیشتر قسمت ها دارای نام های مختلف و گروه بندی های از آن در بلوچستان و معمولا در گنجانده نشده است
لیست بلوچ قبیله ای ارائه شده توسط منابع بریتانیا از 1800s به 1900s و. تنها قبیله بلوچ که به نظر می رسد ساکن خاک در هر دو طرف از
مرز رخشانی است. بلوچ در افغانستان عمدتا عشایر زندگی می کنند در درجه اول در ولایت نیمروز، در امتداد سواحل رودخانه هلمند
و در مرزهای غربی افغانستان بین کالا آزار من فتح و Chakhansur (زرنج). برخی منابع قرار دادن همه آنها را در امتداد مرز جنوب
افغانستان در نیمروز، هلمند و قندهار استانها، با جیب کوچک دورتر در شمال در فراه، بادغیس، و ولایات جوزجان.
زیر رایج ترین ذکر قبایل بلوچ در افغانستان:


رخشانی:جیهندزهی.گرگیچ.سارایی.ازبک زهی/ریکی/گرگیج/ناروئی/سنجرانی/ممحسنی/کشانی


: واقع در استان سیستان و بلوچستان است. آنها ممکن است منشاء پشتون باشد.
دامنی: واقع در استان سیستان و بلوچستان است.دامنی به بخش Gamshadzai و Yarmuhammadzai تقسیم شده است. برخی نیز ممکن است
واقع در بلوچستان، پاکستان.
داغ: واقع در امتداد ساحل در استان سیستان و بلوچستان، ایران و همچنین در Mekran بخش، بلوچستان، پاکستان. از سال 1923، آنها
گزارش به عنوان بزرگترین قبیله بلوچ در ایران زندگی. بسیاری از آنها کوچ نشین بودند.
Ismailzai: واقع در استان سیستان و بلوچستان است. بیشترین عشایری می باشد. قبیله Reki آنها را در مرز به شرق است. آنها اشاره به سختگیرانه تر در خود
مراسم مذهبی از همسایگان خود دارند.
کرد (با نام مستعار کورت): کردها تصور می شود قابل شناسایی با کردها در حال حاضر در شمال غرب ایران، شمال عراق و جنوب قرار گرفته است
ترکیه. طبق گزارشها (که احتمالا توسط شاه ایران) القا شد به حل و فصل در سرحد، سیستان و بلوچستان به منظور حفظ بلوچ در
تیک بزنید. با این حال، آنها در طول نسبتا به خوبی با بلوچها کردم و حملات در مقابل فارسی و همچنین سرزمین بلوچ انجام شده است. در حالی که تصدیق
ریشه های کردی خود، آنها در حال حاضر به خود به عنوان بلوچ مراجعه کنید.
Lashari: Lasharis یک قبیله بلوچ شناخته شده در بلوچستان، پاکستان، اما برخی از عشایری هستند و در ایران در اطراف بمپور در سیستان زندگی می کنند
و بلوچستان، ایران. رابطه بین Lasharis در ایران و پاکستان در دست نیست.
Nausherwani: اگر چه در اصل یک قبیله نمی بلوچ، لیست برخی از منابع Nausherwanis به عنوان مثل و یا به عنوان یک قبیله پوست بلوچ.Nausherwanis
ذکر شده به عنوان بلوچ در استان سیستان و بلوچستان در سال 2003 زندگی می کردند. آنها روابط نزدیک به Nausherwanis در بلوچستان، پاکستان لذت می برد.
رئیس: واقع در درجه اول در طول ساحل ایران در سیستان و بلوچستان است. برخی نیز در Mekran بخش در امتداد ساحل پاکستان در زندگی
بلوچستان.
Reki (با نام مستعار REK، ریگی، Riki): همانطور که از اواخر 1800s، Reki گفته می شود متعدد و پراکنده در جنوب ایران و بین کوه من تفتان
کوه و رودخانه هلمند. آنها در درجه اول چوپانان بود. Reki نیز در افغانستان قرار دارد، اما ارتباط آنها با Reki ایران است
ناشناخته است.
Taukhi: واقع در استان سیستان و بلوچستان است. بسیاری از قبایل بلوچ در ایران گوش بازگشت به ریشه Taukhi. معلوم نیست که آیا Taukhi جداگانه است
قبیله و یا یک گروه ارثی شامل چندین قبیله.
جغرافیا
با توجه به سنت و شواهد تاریخی، بلوچ از غرب، برخی از افسانه های از تا آنجا که غرب ادعا می کنند وارد قلمرو حضور خود را
به سوریه و ورود به Mekran در حدود قرن 7. از آنجا که از شمال به کلات بخش و شرق به سند و پنجاب گسترش
استان. آنها در حال حاضر ساکن بخش هایی از بلوچستان، سند و پنجاب، پاکستان، بخش هایی از جنوب شرقی ایران، و بخش هایی از جنوب و
شمال غرب افغانستان است. برخی نیز در شرق میانه زندگی می کنند، و برخی ممکن است در ترکمنستان و تاجیکستان زندگی می کنند. قبایل پشتون آنها را مرزی در
شمال و شمال شرق، پنجابی ها و سندی ها در شرق، و ایرانیان در غرب. گروه های قومی Brahui، ساکن در کلات بخش، قطع



بلوچ حد قبیله ای در بلوچستان. بیشترین بلوچ تمرین چادرنشینی محدود است، هر چند برخی از آنها کشاورزان حل و فصل. بلوچ ساکن منطقه
که متفاوت است از لحاظ جغرافیایی از کوه، به دشت، به بیابان ها و اقلیمی از نیمه خشک به بیش از حد خشک.
از سال 1981، در حدود نیمی از
بلوچ در بلوچستان اقامت داشته است.بالا
درصد در پنجاب و سند استان اقامت
و سیستان و بلوچستان، ایران و
کمتر در نیمروز، هلمند، بادغیس زندگی می کردند، و
استان جوزجان، افغانستان و شمال
استان مرزی غرب، پاکستان. بعضی از آنها
مهاجرت به شرق میانه، در درجه اول به عمان،
و سخنرانان بلوچ را می توان در ترکمنستان یافت
و تاجیکستان. همانطور که از 1900s اولیه، یک چهارم
از جمعیت استان سند برآورد شد
به بلوچ. همانطور که از اواخر 1800s، بلوچ
از دره غازی خان منطقه، پنجاب برگزار شد
استان. با این حال، به عنوان از 1900s اولیه،
بلوچ زندگی در شرق رود سند در
سند و پنجاب دیگر صحبت کرد بلوچ
زبان و کم و بیش جذب کرده بود با
همسایگان خود دارند.
به طور سنتی، بسیاری از بلوچ عشایری بودند
رمه داران که انجام کشاورزی محدود است. اگر چه
کشت با آبیاری افزایش یافته است،
بسیاری از بلوچها، به خصوص در منطقه چاگی از
کویته بخش، هنوز هم عشایر می باشد. همانطور که از
1900s اولیه، بیشتر بلوچ در ژوب بخش بود
عشایر، هر چند آنها آغاز شد برای به دست آوردن زمین. حتی حل و فصل بلوچ برای مشاهده خود را به عنوان یک ایلات و عشایر، اصطلاح "بلوچ" اغلب تمایل دارند
استفاده می شود برای اشاره به عشایر به طور کلی. در زمان خشکسالی، به طور معمول حل و فصل بلوچ ممکن است به یک منطقه قبیله ای مرفه تر، مهاجرت که در آن
آنها به کمک قبایل دیگر دریافت خواهید کرد. ایلات و عشایر بلوچ در چادر پتو به نام ghedans / gedans / gidans، ساخته شده از موی بز و زندگی
به طور کلی متشکل از 11 قطعه، در حدود سه فوت عرض 15-24 متر.قطعه به هم دوخته شده و کشیده بیش از قطب های چوبی منحنی.
خانواده های ثروتمند با استفاده از ghedan جداگانه به پناهگاه دام خود را، اما اکثر خانواده ها با حیوانات خود را در ghedan همان زندگی می کنند. گروهی از ghedans
تومان بوده است. برخی از عشایر تپه در گروه های کوچک در سه تا چهار پا زندگی می کنند محوطه سنگ سست بالا تحت پوشش سقف موقت از بوریا بافی

و یا برگ.دشت Kachhi در نصیرآباد بخش محل اقامت زمستان مشترک برای بلوچ های عشایری، Brahui، و دیگر اقوام است


بلوچ ها در یک زمان را اشغال کرده اند، و به احتمال زیاد ادامه به اشغال، زمینه های زیر:
افغانستان
ولایت بادغیس: همانطور که از اواخر 1800s، حدود 650 خانواده از بلوچ که ادعا وجود دارد از نقل مکان کرده اند وجود دارد
استان بلوچستان.
ولایت فراه: ممسنی بلوچ در ولایت فراه از 1900s اولیه اقامت داشته است.
استان هلمند: بیشترین بلوچ در امتداد رودخانه هلمند زندگی می کنند.
- Deshu
استان جوزجان: A تعداد بسیار کمی از بلوچ در استان جوزجان از اواخر 1800s زندگی می کردند.
- Shebergan
استان قندهار
استان نیمروز: بیشترین بلوچ در امتداد رودخانه هلمند و یا در اطراف Chakhansur (زرنج) در نزدیکی مرز ایران زندگی می کنند.
- چهار Burja
- Chakhansur (زرنج)
- رودبار
ایران
سیستان و بلوچستان
عمان
پاکستان
بلوچستان
- بخش کلات: از سال 1951، 79،398 بلوچ ساکن در کلات بخش، در کلات، Kharan، و ولسوالی های Lasbela. چند بلوچی
در خوزدار و مستونگ مناطق زندگی می کنند.
- Mekran بخش: از سال 1951، 71،840 بلوچ در Mekran بخش اقامت داشته است.
- نصیرآباد بخش: بلوچ در Jhal Magzi منطقه و در جنوب بولان منطقه زندگی می کنند. برخی نیز ممکن است در زندگی و یا مهاجرت به
نصیرآباد منطقه. Gandava، Bhag، Dadhar، Lahri، Shoran، و Jhal: آنها در روستاهای زیر، در میان دیگران را اشغال کند. برخی از تپه


بلوچ از شرق هنوز هم ممکن است در زمستان در دشت Kachhi در نصیرآباد بخش.
- کویته بخش: بلوچ ها در طول بخش جنوبی کویته منطقه، کویته بخش پخش کردند. آنها همچنین در پیشین اقامت،
ولسوالی Killa عبدالله، و چاگی. بسیاری از بلوچ زندگی در چاگی عشایر می باشد. از سال 1951، 13،233 بلوچ در کویته اقامت
بخش.
- Sibi بخش: از سال 1951، 110،953 بلوچ در Sibi بخش اقامت، در Kohlu و ولسوالی دره بوگتی.
- ژوب بخش: بلوچ در Barkhan و ولسوالی موسی خیل و در Duki و Sinjawi زیر بخش از Loralai منطقه زندگی می کنند.
از سال 1951، 25،107 بلوچ ساکن در ژوب بخش، در Loralai منطقه.
شمال غرب مرز استان: بیشترین بلوچ در استان شمال غرب مرزی در مجاورت دره اسماعیل خان زندگی می کنند.
پنجاب: بلوچ در درجه اول اشغال منطقه از دره غازی خان، بین بلوچستان (ژوب و Sibi بخش) و رود سند.
چند بلوچ نیز در مولتان، Muzaffargarh، و لاهور زندگی می کنند.
سند: بلوچ در درجه اول اشغال منطقه بین بلوچستان (Sibi و بخش نصیرآباد) و رودخانه ایندوس.
تاجیکستان
ترکمنستان
امارات متحده عربی
در زیر ویژگی های قابل توجه و شهرهای موجود در مناطق بلوچ:
رودخانه ها:
رودخانه هلمند، نیمروز و هلمند استانها، افغانستان
رودخانه Hingol، Lasbela منطقه، کلات بخش، بلوچستان، پاکستان
رودخانه سند: بلوچ ها عمدتا در غرب رود سند در پنجاب و سند استان، پاکستان زندگی می کنند.
رودخانه سوری: می نهرها و رودخانه های متعدد در Sibi بخش، استان بلوچستان پاکستان به نام سوری وجود دارد، اما اولیه واقع شده است
در دره بوگتی منطقه و جریان جنوب شرقی به سمت رود سند.
دره ها:
کلات دره، کلات بخش، بلوچستان، پاکستان. بلوچ، همراه با Brahuis، Dehwars، و بابی پشتون ها در زندگی
کلات دره.


کوه:
بوگتی تپه ها، دره بوگتی منطقه، Sibi بخش، بلوچستان، پاکستان. قبیله بوگتی ساکن در تپه بوگتی.
مرکزی Mekran محدوده، Kech منطقه، Mekran بخش، بلوچستان، پاکستان.
چاگی هیلز، چاگی منطقه، کویته بخش، بلوچستان، پاکستان. بسیاری از بلوچ زندگی در چاگی عشایر می باشد.
Giandari محدوده: Giandari محدوده در مرز بلوچستان (دره بوگتی منطقه، Sibi بخش) و پنجاب واقع شده است،
پاکستان. این بخشی از پایان محدوده سلیمان است. قبیله بوگتی inhabits این منطقه است.
Kirthar محدوده، استان سند، پاکستان.Kirthar محدوده است در شرق خوزدار منطقه کلات بخش، بلوچستان واقع شده است.
ماری هیلز، Kohlu منطقه، Sibi بخش، بلوچستان، پاکستان. قبیله ماری ساکن در تپه ماری.
Mekran محدوده ساحل، گوادر منطقه، Mekran بخش، بلوچستان، پاکستان.
راس کوه تپه، بلوچستان، پاکستان.راس کوه تپه ها در مرز بین Kharan منطقه کلات بخش قرار دارد
و چاگی منطقه کویته بخش. بلوچ ها زندگی می کنند در راس کوه تپه اصولا عشایر.
سلیمان محدوده، پاکستان: سلیمان محدوده اجرا می شود شمال و جنوب از طریق پاکستان، تقریبا تا رود سند موازی، پایان دادن به در
بلوچستان در محدوده Giandari و ماری و بوگتی هیلز.
عبور می کند:
گذرگاه بولان، بولان منطقه، کلات بخش، بلوچستان، پاکستان: گذرگاه بولان دارای اهمیت استراتژیک به عنوان عمده
مسیر ارتباطی میان افغانستان و پنجاب و سند استان و سواحل پاکستان است. آن است که در حدود قرار دارد
در عرض جغرافیایی 29 30 'N. و عرض جغرافیایی 67 40' E.، حدود پنج مایلی شمال غربی شهر Dadhar.پاس خود جانشینی تنگ است
دره بین رشته بالا است. رودخانه بولان اجرا می شود از طریق آن. برخی از قبایل ماری در منطقه از گذرگاه بولان زندگی می کنند.
دشت:
دشت Kachhi، نصیرآباد بخش، بلوچستان، پاکستان: برخی از بلوچها ساکن دشت Kachhi، و برخی از قبایل، از جمله
ماری و بوگتی بلوچ، مهاجرت وجود دارد در زمستان.
تست ها:
بندر گوادر، گوادر منطقه، Mekran بخش، بلوچستان، پاکستان: بندر گوادر در دریای عرب در واقع
ورود به خلیج فارس فارسی. پورت فوق العاده مهم است استراتژیک و اقتصادی، و کنترل آن باعث شده است که مشاجره
هر دو در طول تاریخ و در عصر حاضر. ساخت و ساز را به گوادر دریای عمیق عملکرد، پورت های آب گرم در سال 2002 آغاز شد، و
آن را در 21 دسامبر 2008 به طور کامل عملکرد شد. گروه ملی بلوچ ساخت و ساز بندر به دلیل نگرانی مخالفت کرده اند،
مردم بلوچ نمی خواهد از باز کردن آن بهره مند شوند. آنها معتقدند دولت پاکستان خواهد شد و هزاران نفر از مردم به کار
مورد نیاز برای کار پورت از خارج از بلوچستان، در درجه اول از پنجاب، که ساکنان بلوچ و disenfranchise خواهد
نیز به شدت جمعیتی از منطقه تغییر دهد. بسیاری از ماهیگیران بلوچ در حال حاضر به دلیل عدم توانایی برای دسترسی به رنج خود


مناطق ماهیگیری. در قرن 18، Brahui خان کلات گوادر به عنوان یک هدیه و یا قرن چهارم میلادی به سلطان بن احمد، از نسل و سلطان داد
عمان، که مجبور به فرار از عمان. سلطان بن احمد در نهایت به عمان بازگشت و سلطان شد اما ادعا می کند در حفظ
گوادر، که منجر به اختلاف بر سر اینکه آیا گوادر قرض داده شده بود و یا به طور دائم با استعداد به او. عمان در نهایت آن را به فروش می رسد برگشت
به پاکستان در سال 1958.
Ormara، گوادر منطقه، Mekran بخش، بلوچستان، پاکستان: محل پایگاه نیروی دریایی پاکستان.
Pasni، گوادر منطقه، Mekran بخش، بلوچستان، پاکستان: محل پایگاه نیروی دریایی پاکستان.
شهرهای مهم:
Dadhar، بولان منطقه، نصیرآباد بخش، بلوچستان، پاکستان: Dadhar است که در ورودی جنوبی بولان واقع
رمز عبور.
دره بوگتی، دره بوگتی منطقه، Sibi بخش، بلوچستان، پاکستان: دره بوگتی یک شهر نسبتا کوچک است، اما به عنوان در خدمت
مقر این قبیله بوگتی.
Gandava، Jhal Magzi منطقه، نصیرآباد بخش، بلوچستان، پاکستان
Jhal، Jhal Magzi منطقه، نصیرآباد بخش، بلوچستان، پاکستان
Kahan، Kohlu منطقه، Sibi بخش، بلوچستان، پاکستان: Kahan یک شهر نسبتا کوچک است، اما به عنوان مقر عمل می کند
از قبیله ماری.
کلات، کلات منطقه، کلات بخش، بلوچستان، پاکستان: Brahuis می ساکنان اولیه کلات، اما برخی از بلوچ اقامت
نیز وجود دارد. کلات مقر Brahui خان کلات است.
کویته، کویته منطقه، کویته بخش، بلوچستان، پاکستان: A جمعیت مختلط از بلوچ، Brahui، و قبایل پشتون
اقامت در کویته، همراه با بسیاری از muhajirs (مهاجران که در پارتیشن از هند آمد). کویته مقر است
رهبری ارشد طالبان.
Shoran، بولان منطقه، نصیرآباد بخش، بلوچستان، پاکستان
Sibi، Sibi منطقه، Sibi بخش، بلوچستان، پاکستان
تاسیسات نظامی: گروه ملی بلوچستان به حضور ارتش پاکستان در بلوچستان مخالف و ادعا بلوچ می باشد
به تناسب زیر نشان داده شده است در ارتش پاکستان به طور کلی.
در سال 2006، بود CANTONMENTS نظامی در شهرهای کویته، Sibi، Loralai، و خوزدار وجود دارد.
در سال 2006، سه نفر از چهار پایگاه نیروی دریایی پاکستان در بلوچستان در گوادر، Ormara، و Pasni واقع شد.
اردوگاه های پناهندگان: پس از حمله شوروی به افغانستان در سال 1979، بیش از سه میلیون پناهنده به پاکستان فرار (2.9 یکی دیگر از میلیون
ایران وارد)


نژاد شناسی
Brahuis می نژاد غالب و متعدد در بلوچستان. اسناد مردم شناسی بریتانیا را به طور کامل تعیین منشاء Brahui نمی
به جز به گفتن نیست، آنها احتمالا از تاتارها، در حالی که گزارش های سرشماری اخیر (1998) قرض دادن به احتمالات استخراج ترکی ایرانی (همان
با افغان و بلوچ).
نام Brahui به معنی "پشت کوهی،" را به عنوان به Narui (بلوچ) مخالف "ساحل نشین." آنها را به تعدادی از قبایل و یا khels (خیل) تقسیم شده و
یک سرگردان، ملت بی قرار.Brahui همیشه در یک بخش از کشور در تابستان و در مورد دیگر در طول زمستان اقامت. آنها نیز
هر سال مکان های فوری خود را از اقامت چند بار تغییر در تلاش از مرتع برای گله های خود را - یک عمل است که در میان بلوچ نادر
قبیله.
Brahuis در پایبندی به وعده های خود هستند به همان اندازه وفادار، و به همان اندازه مهمان نواز با بلوچ ها، و در مجموع [که توسط انگلیسی ها اشاره کرد]،
به عنوان به شخصیت کلی خود را ترجیح داده.
گزارش 1930 نظامی در بلوچستان اشاره می کند که "قبیله Brahui [است] بر اساس منافع مشترک و بد. سمان به تعهدات ناشی از
دشمنی خون. بینظیر در قدرت و سرسختی. کوه نوردان بسیار عالی و marksmen خوب است؛ "متوسط​​، خسیس، خسیس، بسیار
بیکار ... "
زبان
بخش عمده ای از جمعیت بلوچ و Brahui حال حاضر دو زبانه، و گاهی اوقات سه زبانه می باشد. بلوچ و Brahui ممکن است زبان مادری خود
اما آنها به همان اندازه در سندی و Saraiki مسلط می باشد.
دین
Brahuis همه مسلمانان سنی و اشکال خارجی خود، مانند ازدواج و تدفین می باشد، با توجه به اصول آن فرقه انجام می شود. آنها
، با این حال، بسیار سهل انگاری در به آیین و مراسم مذهبی، و فقط تعداد کمی از تومان خود را با محل عبادت مبله.
محل
اشغال باند بزرگ کوهستانی که از جنوب از کویته به Lasbela. در شمال شرقی Kharan، Brahuis متعدد هستند. Brahui
قبایل معمولا به دشت بولان منطقه مهاجرت برای زمستان از کلات، مستونگ، و مناطق کویته و بعد از زمستان بازگشت به خانه های خود


قبایل BRAHUI
(Brahvi)
توجه: اطلاعات مربوط به مکان است و دیگر مربوط به قبایل Brahui و زیر قبایل موجود است اما هنوز به محصول تثبیت نشده است


سخنان اخر سازمان تحقیقات و تجزیه  قبیله ای


مناطقی که شورشیان و جنایتکاران عمل تبدیل شده است به طور فزاینده ای دشوار است
برای پیاده سازی. مطالعات انجام شده در میان مردم زندگی در جوامع در مقیاس کوچک انجام شده
اکنون با توجه به خطرات فیزیکی مرتبط با تقریبا غیر ممکن است
نا آرامی های مدنی و مذهبی در این مناطق. سوات، به عنوان مثال، تبدیل شده است
بنابراین خطرناک است که مطالعات فردریک بارت را فقط می توان در تکرار
خطر زندگی محقق است. تحقیقات مشابه عملی نیست در میان در برمه
قبایل Rohinga واقع در هر دو طرف مرز با بنگلادش، و همچنین
با پشتون ها در داخل کشور، افغانستان و در پاکستان فدرال
مناطق قبیله ای اداره می شود، که در آن ارتش و حتی پاکستان وارد با بی میلی.
با توجه به مشکلات انجام کار میدانی مستقیم در مناطق conflictive،
مرکز تجزیه و تحلیل قبیله ای یک رویکرد غیر مستقیم با بهره گیری از. با استفاده از چند رشته ای
پژوهش، ما به دنبال جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از طیف گسترده ای از
منابع، هر دو در حال حاضر و تاریخی است. در شرایطی که قوم نگاری های جدید
کار میدانی برای به روز رسانی پایگاه ما از دانش، مرکز تجزیه و تحلیل قبیله ای کامپایل
و به طور خلاصه پژوهش و اسناد موجود در جوامع قبیله ای، ترکیب
این مواد با گزارش های مطبوعات معاصر و مقالات. ما فرض می کنیم که خیلی
می توان از ناظران آگاه که انسان شناسان نیست، در محدوده جمع آوری
از روزنامه نگاران و مسافران به مقامات دولتی.

متن اخر با ترجمه:

Traditional anthropological research conducted among tribes inhabiting remote
areas where insurgents and criminals operate has become increasingly difficult
to implement. Studies carried out among people living in small-scale societies
now are nearly impossible due to the physical dangers associated with the
civil and religious unrest found in those areas. Swat, for example, has become
so dangerous that Frederick Barth’s studies only could be repeated at the
risk of the investigator’s life. Similar research is not feasible among Burma’s
Rohinga tribes located on both sides of the border with Bangladesh, as well as
with the Pashtuns in Afghanistan’s interior and within Pakistan’s Federally
Administered Tribal Areas, where even Pakistan’s army enters with reluctance.
Given the difficulties of conducting direct fieldwork in conflictive areas, the
Tribal Analysis Center utilizes an indirect approach. Using multidisciplinary
research, we seek to collect and analyze data obtained from a wide variety of
sources, both current and historical. In the absence of new ethnographic
fieldwork to update our base of knowledge, the Tribal Analysis Center compiles
and summarizes existing research and documents on tribal societies, combining
this material with contemporary press reports and articles. We assume that much
can be gleaned from well-informed observers who are not anthropologists, ranging
from journalists and travelers to government officials.
Tribal Analysis Center
Please visit us at:
www.tribalanalysiscenter.com

تحقیقات انسان شناسی سنتی انجام شده در میان قبایل ساکن از راه دور
مناطقی که شورشیان و جنایتکاران عمل تبدیل شده است به طور فزاینده ای دشوار است
برای پیاده سازی. مطالعات انجام شده در میان مردم زندگی در جوامع در مقیاس کوچک انجام شده
اکنون با توجه به خطرات فیزیکی مرتبط با تقریبا غیر ممکن است
نا آرامی های مدنی و مذهبی در این مناطق. سوات، به عنوان مثال، تبدیل شده است
بنابراین خطرناک است که مطالعات فردریک بارت را فقط می توان در تکرار
خطر زندگی محقق است. تحقیقات مشابه عملی نیست در میان در برمه
قبایل Rohinga واقع در هر دو طرف مرز با بنگلادش، و همچنین
با پشتون ها در داخل کشور، افغانستان و در پاکستان فدرال
مناطق قبیله ای اداره می شود، که در آن ارتش و حتی پاکستان وارد با بی میلی.
با توجه به مشکلات انجام کار میدانی مستقیم در مناطق conflictive،
مرکز تجزیه و تحلیل قبیله ای یک رویکرد غیر مستقیم با بهره گیری از. با استفاده از چند رشته ای
پژوهش، ما به دنبال جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از طیف گسترده ای از
منابع، هر دو در حال حاضر و تاریخی است. در شرایطی که قوم نگاری های جدید
کار میدانی برای به روز رسانی پایگاه ما از دانش، مرکز تجزیه و تحلیل قبیله ای کامپایل
و به طور خلاصه پژوهش و اسناد موجود در جوامع قبیله ای، ترکیب
این مواد با گزارش های مطبوعات معاصر و مقالات. ما فرض می کنیم که خیلی
می توان از ناظران آگاه که انسان شناسان نیست، در محدوده جمع آوری
از روزنامه نگاران و مسافران به مقامات دولتی.
مرکز تجزیه و تحلیل قبیله ای
لطفا به ما مراجعه کنید:
www.tribalanalysiscenter.com




این متن به صورت ترجمه از منابع زیر به عمل امده است// شیراحمد رخشانی/ایران/بلوچستان/میرجاوه


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.